سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجوی میکروبیولوژی

وبلاگ شخصی یه دانشجو که میخام همه چیز توش بنویسم

بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود

    نظر

سرسام امتحان

بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود

این شب امتحان من چرا سحر نمیشود !؟

مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده

گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود    !

خر به افراط زدم  ، گیج شدم قاط زدم

قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود!

استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان

دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود!

مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه

به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود!

مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست

خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود!

هر چه بگی برای او ، خشم و غضب سزای او

چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود

رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو

این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود

 توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم

خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود...!